من یک زنم...

ساخت وبلاگ

من یک زنم...

هزاران بار دلم را شکستند ، بسیاری از شبها بغضم را با خود به رختخواب بردم و با اشک

همخواب  شدم اما فردا که بیدار میشدم برایم روز دیگری بود...

بارها مرا ضعیف خواندند ولی آنگاه که از آدم و عالم بریده بودند به دامن من پناه آوردند تا

 آرام شوند...

مرا ناقص العقل میدانند اما همانها وقتی کم می آوردند از من یاری می  خواهند...

من یک زنم...

همان که وقتی عاشق میشود جان بر کف می گیرد و برای وصال به معشوقش خطرها

می کند...

من یک زنم...

بارها حقم را پایمال کردند اما هنوز یک تنه می جنگم و زندگی را پیش می برم...

همان که وقتی می شکند تو نمی فهمی اش، لبخند می زند و سکوت می کند

و تو بی توجه از کنارش عبور می کنی و او بغضش را فرو می برد و به خود میگوید

صبور باش ،  درست میشود...

من یک زنم ...

همان که همیشه نا امیدش کردی از موجودی که هست،از توانایی هاش ...

همان که خدا از صبوری اش در  وجود او جاری ساخت تا غرور مردانه ات را

طاقت بیاورد و تنهایش که می گذاری خودش ، خودش را در اغوش بگیرد و به خود امید

دهد که روزی قدرت را خواهند دانست...

زن ها را دست کم نگیرید... آنها از کوه سخت تر و از گل لطیف ترند... سرشار از عشق

و امید و سرزندگی...

آنها خاص ترین موجوداتی هستند که خدا تا به حال آفریده ...

زنها همه شان خاص اند ... اصلاً زن بودن خاص است ...

کار هر کسی نیست تحمل این همه درد را داشتن و باز هم در عین لطافت و احساس،

محکم ادامه دادن...

دغدغه های یک دهه شصتی...
ما را در سایت دغدغه های یک دهه شصتی دنبال می کنید

برچسب : من یک زنم,من یک زنم حتی به تنهایی,من يک زنم, نویسنده : cmoonsuns64f بازدید : 153 تاريخ : پنجشنبه 4 آذر 1395 ساعت: 0:57